خوش امدید زوار من

ساخت وبلاگ
خوش برگشتید :)

 

+بابا دیروز از کربلا اومد.از مدرسم اجازه گرفتن و منم اومدم خونه زنگ آخرو.دسته گل و بوی عطر و اسفند و هیاهو و اینا حس خوبی داشت

 

++دیشب عموها اومدن. وای ک چقدر حرص خوردم و عصبی شدم ولی ریلکس برخورد کردم.

 

+++بابا هی میگه سوغات برات نیاوردم!

++++داداش خوشحاله ولی نمیشه عین ادم تعریف کنه برامون چی بوده کربلا و چی بهش گذشته!

+++++خیلی شیک دیشب بابا جان بهم گفت خیلــــــــــــــــی خنگی فائزه!

 

 

+*امروز رفتیم با باباجان بیرون. گفتمش من گردنبند نقره میخوام. گفت  کاری کن پشیمون شم آوردمت ها

مورچه سیاه...
ما را در سایت مورچه سیاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faezehha بازدید : 22 تاريخ : شنبه 29 آبان 1395 ساعت: 14:59