مورچه سیاه

متن مرتبط با «هفته اول بارداری چه زمانی است؟» در سایت مورچه سیاه نوشته شده است

دومین روز هفته

  • زنگ اول که عربی امتحانشو گرفت و 50تا سوال بود،نمیدونم چند میشم زنگ دوم که شیمی درس داد یعنی بگو یه چی از کلاسش فهمیده باشم بس دلم درد داشت خیلی گند بود حالم امروز زنگ اخر هم که باز امتحان داشتیم و زیست بود دیشب از دل درد هیچی نتونسته بودم بخونم ظهر بعدازاینکه اومدم خونه،خوابیدم شایدبهتر شم اما بهتر نشدم و تازه دارم از بیمارستان میام باز هم آمپول زدم و کلی قرص آوردم خونه برای فردا هیچ کاری نکردم هنوز کتاب پیشنهادی:هیچ یک از انها باز نمیگردند (افسوس که انسان قدر سعادت را نمی‌داند، موقعی می‌فهمی که آن را از دست داده‌ای. آه که در عرض یک سال چه وقایعی رخ دا,اولین روز هفته میلادی,اولین روز هفته,اولین روز هفته بخیر,اولین روز هفته در انگلیسی,اولین روز هفته دفاع مقدس,اولین روز هفته در انگلیس,اولین روز هفته در اروپا,اولین روز هفته سلامت ...ادامه مطلب

  • اول هفته

  • از صبح همینجور امتحان داشتیم.امتحان اولمون زبان بود.هی بد نبود!دوتا زنگ زبان داشتن،واقعا حوصله آدمو سرمیبره از معلمش بدم میاد،غیرقابل تحمله برای من زنگ سوم هم که دینی پرسید و درس داد زنگ اخر هم که ریاضی یه کوییز دادیم.یه جاشو اشتباه نوشتم اشتباه فهمیدم صورت رو. معلمش بد نیست!نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم +خب کتاب وآهنگ معرفی کردن خیلی وقته متوقف شده ها کتاب پیشنهادی : من اورا دوست داشتم از آنا گاوالدا اهنگ یه عکس یادگاری مازیار فلاحی ,اول هفته خوبی داشته باشید,اول هفته,اول هفته بخیر,اول هفته به انگلیسی,اول هفته شاد,اول هفته بارداری,هفته اول بارداری چگونه است,هفته اول بارداری علائم,هفته اول بارداري,هفته اول بارداری چه زمانی است؟ ...ادامه مطلب

  • روزچهارم مدرسه

  • هنوز معلم هامون معلوم نیست و کلاس بندی نشدیم اینکه بخوام از رفیق جانم جدا شم،خیلی بده!اما فکر نمیکنم کسی حرف بون من شه!من میتونم جلوی همه بیرون بیام  امروز انسانی ها از مدرسه رفتن!   پ.ن:از مدرسه جدید خوشم نمیاد!وقتی نگاش میکنم،هیچ انرژی توش نمیبینم!همه خسته هستند فکرکنم, ...ادامه مطلب

  • روز آخر هفته ی اول...

  • امروز تمام زنگ ها رو در بیکاری گذروندیم و خیلیم خوب بود دوتازنگ فیزیک داشتم و یه زنگ هم ادبیات که نیومد دوتاش کلاس بندی شدیم زنگ اخر بالاخره و منو دخترخاله و رضوان و نیلوفر و محدثه باهمیم مریم و مهدیه جداافتادن که اوناهم اگر بشه، میخوان بیان کلاس ب! کلا راضیم ازشون :)  , ...ادامه مطلب

  • روزاول مدرسه

  • +روزاول خداروشکر زود از خواب بیدار شدم و منتظر دوست جان بودیم تا ایشون پیام دادن نمیام الان توبرو و منو محدثه و مهدیه و سارا رفتیم ++هیچ کار خاصی نکردیم فقط نشستیم دور هم و خندیدیم و پانتومیم بازی کردیم و کلاساهم قسمت بندی نکردن +++در کل روز خیلی خوبی بود. دیداردوستان و خندیدن و شاد بودن برای ساعاتی   پ.ن:سال دیگه زود هفته اول مدرسه نمیرم,روزاول مدرسه,شعر روزاول مدرسه,خاطره روزاول مدرسه,خاطرات روزاول مدرسه,تبریک روزاول مدرسه,دکلمه روزاول مدرسه,پیامک روزاول مدرسه,عکس روزاول مدرسه,انشا روزاول مدرسه,متن روزاول مدرسه ...ادامه مطلب

  • روزچهارم

  • بابدبختی خوابیدم که ساعت دو یهو افتادم به سرفهخداروشکر یاسمن بیدار بود و اسپریم رو سریع از کیفم بیرون آورد بهم داداز تشکر کردم که باز یکی جونمو نجات دادخسته شدم از این وضع اما راضیم بازم و هیچ گله ای ندارم از خدادراز کشیدم و خوابم برد ده دقیقه ای.ازخواب بیدار شدم برم حرم.سارا اومد ولی نغمه و یاسمن و زهرا تخت خوابیده بودنوقتی رفتیم توی صحن رضوی،بچه ها میخواستن برن مسجد گوهرشاد ولی منو معصومه و زهرا و المیرا تصمیم گرفتیم تا ساعت شش که وقت داشتیم،بریم زیارت و بعد بریم نماز بخونیم.از بقیه جدا شدیم و رفیم صحن انقلاب. موقع اذان صبح که شد، در بسته شد و خیلی ه,روزچهارم المپیک,روزچهارم,روزچهارم ماه عسل,روزچهارم ماه عسل 95,روزچهارم خرداد,روزچهارم جشنواره,روزچهارم جشنواره فیلم فجر,روزچهارم محرم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها