مورچه سیاه

متن مرتبط با «عصبی شدن در دوران قاعدگی» در سایت مورچه سیاه نوشته شده است

درس :)

  • برخلاف نمره های نابود نوبت اول و اینا این ترم اخر و این روزای اخر و امتحانی،تصمیم به درس خوندن گرفتم.از یک هفته قبل ار امتحان زیست شروع کردم به خوندن و اول اون فصل هایی که تازه تدریس شده بود رو خوندم و تمام انرژیم وقتی فهمیدم هیچی ازش بلد نیستم گرفته شد و الان امروز جمعه باز میخوام شروع کنم و تا فرد, ...ادامه مطلب

  • درس و جنگ

  • زیست جان ازت بدم نمیادا ولی فکر کنم تو از من بدت میاد ک لطف نمیکنی و نمیری توی مخ بنده :/ خو آدم عاقل، فردا باید صفر شم عزیز جان؟ بیاو بزرگی کن و خود را که از قبل در قلبم جاداده ای، در ذهنم هم جایی ده تا با خیال آسوده فردا به جلسه امتحانی بروم... +آی عم دیوانه و آی نو دَت! [ یکشنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۶ ] [ 19:37 ] [ faeze ] [ ], ...ادامه مطلب

  • دفتر کشیده شدنمون...

  • دیروز با دبیر زبان محترم دعوامون شد. تقصیر ماهم نبود. کشیدنمون دفتر حالا بگم برای چی.گفت ی تمرین رو حل کنین. ماهم حل کردیم ،اون سرش تو گوشیش بود هم بچه ها شروع کردن تعریف کردن و خندیدن ماهم همینطور بعد برگشت به ما گفت خیلی میخندید واینا حالا همه اینطوری بودن ها منم ک مریض بودم،سرماخوردگی شدید،حوصله نداشتم حرف بزنم و کاری کنم بعد آخر کلاس قهر کرد رفت خیلی شیک کشیدنمون دفتر مقصرم نبودیم.گفت باخانوادتون بیاین تعهد بدین ناظم مدرسه گفت من میشناسموشن اینا اینجوری نیستن بخاطر من،گفت نه یکی دبیرا هم گفت اینا خیلی دخترای خوبین،باز گفت نه! بیشعور آشغال، به هم, ...ادامه مطلب

  • روزدوم مدرسه ها...

  • امروز زنگ اول شیمی اومد سرکلاسمون فکر میکنم،تاحالا نخوابیده بود بس خسته بود زنگ دوم هم که معلم نیومد  ریاضی  داشتیم و کلی با بچه ها حرف زدیم و خندیدیم زنگ سوم هم که عربی داشتیم وای این معلمه بس از خودش تعریف کرد،داشت میپوکید دیگههی میگفت من من من من من اه اه حالم به هم خورد خود شیفته.برگشتم به رفیق جانمان میگم که منم که اینقدر زیاد حرف میزنم،شماحالتون از من به هم میخوره؟میگه ن این داره چرت میگه!میگم نه ک من چرت نمیگم زنگ تفریح دوم مهمون منو رفیق جان و دوست جان ،بستنی خریدیم واسه هشت نه نفرمون!بیشعور بوفه دار بستنی خیلی گرون بهمون داد. بهش گفتم بدم میاد, ...ادامه مطلب

  • روزچهارم مدرسه

  • هنوز معلم هامون معلوم نیست و کلاس بندی نشدیم اینکه بخوام از رفیق جانم جدا شم،خیلی بده!اما فکر نمیکنم کسی حرف بون من شه!من میتونم جلوی همه بیرون بیام  امروز انسانی ها از مدرسه رفتن!   پ.ن:از مدرسه جدید خوشم نمیاد!وقتی نگاش میکنم،هیچ انرژی توش نمیبینم!همه خسته هستند فکرکنم, ...ادامه مطلب

  • روزاول مدرسه

  • +روزاول خداروشکر زود از خواب بیدار شدم و منتظر دوست جان بودیم تا ایشون پیام دادن نمیام الان توبرو و منو محدثه و مهدیه و سارا رفتیم ++هیچ کار خاصی نکردیم فقط نشستیم دور هم و خندیدیم و پانتومیم بازی کردیم و کلاساهم قسمت بندی نکردن +++در کل روز خیلی خوبی بود. دیداردوستان و خندیدن و شاد بودن برای ساعاتی   پ.ن:سال دیگه زود هفته اول مدرسه نمیرم,روزاول مدرسه,شعر روزاول مدرسه,خاطره روزاول مدرسه,خاطرات روزاول مدرسه,تبریک روزاول مدرسه,دکلمه روزاول مدرسه,پیامک روزاول مدرسه,عکس روزاول مدرسه,انشا روزاول مدرسه,متن روزاول مدرسه ...ادامه مطلب

  • عصبی

  • جناب آقای محترم خواستگار! سومین نفر درتابستون:بنده به اطلاع میرسونم قصد ازدواج ندارم.برو بعداز24سالگیم برگرد که اون موقع هم میگم نه,عصبیت و رشد آدمی,عصبی,عصبی بودن,عصبی شدن,عصبیت,عصبی شدن قبل از,عصبی شدن در دوران بارداری,عصبی بودن کودکان,عصبی شدن معده,عصبی شدن در دوران قاعدگی ...ادامه مطلب

  • تولدرفیقم

  • تولدت مبارک رفیق ترین رفیقم عشق ابدی من و دنیای من و شریک تمام لحظه های من, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها